آیا برای شما هم پیش امده است که هنگام استفاده از یک برنامه، وسیله و یا حتی هنگام خوردن یک غذا احساس لذت و راحتی داشته باشید؟ در این حالت شما به عنوان یک کاربر از آن وسیله یا غذا تجربه کاربری خوبی داشتهاید. کسب یک تجربه کاربری برای هر کسی که چیزی را طراحی میکند یا میسازد امری بسیار حیاتی است. تجربه کاربری در نهایت سبب شکل دهی به کاربرد پذیری یک محصول میشود. اما بسیاری از افراد تجربه کاربری را با کاربرد پذیری اشتباه میگیرند و آنها را به جای هم قرار میدهند. برای این که تفاوت این دو کلمه را درک کنیم و آنها را با یکدیگر اشتباه نگیریم با ما همراه باشید.
تجربه کاربری چیست؟
همانطور که در ابتدای صحبتمان گفتیم تجربه کاربری یا User Experience که به اختصار به آن UX نیز گفته میشود به معنای احساس و نگرشی است که هر فرد در هنگام استفاده از محصولی مثل سایتها کسب میکند. در مثال و بیانی ساده تر فرض کنید شما یک طراح سایت فروشگاهی هستید، کاربری وارد سایت شما میشود و محصولی را میپسندد. اما او بعد از اینکه محصول را به سبد خرید خود اضافه کرد باید تا انتهای صفحهی محصولاتی که تعداد آنها کم نیست برود تا بتواند خرید خود را ثبت کند.
در نتیجه کاربر با کمی تلاش خسته شده، از خرید خود صرف نظر کرده و از سایت شما خارج خواهد شد که در این صورت شما تجربه کاربری خوبی را از کاربر کسب نکردهاید. در نتیجهی این اتفاق شما در طول زمان کاربران خود را از دست خواهید داد و محصول شما بلا استفاده خواهد ماند.
هدف تجربه کاربری
هدف تجربه کاربری با کاربرد پذیری کمی متفاوت است. هدف اصلی تجربه کاربری شامل احساسات کاربر قبل از اینکه از محصول استفاده کند، زمانی که از محصول استفاده میکند و حتی پس از اینکه از محصول استفاده کرد چگونه است. تجربه کاربری تلاش میکند بداند که کاربران چگونه میتوانند راحت تر به بخشهای مختلف محصول دسترسی داشته باشند.
کاربرد پذیری محصول به چه معناست؟
بر خلاف تجربه کاربری که نوعی نگرش است، کاربرد پذیری صفتی است که کیفیت و میزان سادگی استفاده کاربر از محصول را بررسی میکند. در مثالی سادهتر فرض میکنیم شما همان سایت فروشگاهی را دارید و فردی برای خرید وارد سایت شما میشود. فرد پس از اینکه محصول خود را به سبد خرید اضافه کرد برای ثبت خرید اقدام میکند. او متوجه میشود که سایز محصول خود را اشتباه انتخاب کرده است. آیا او میتواند سایز محصول خود را در همان سبد خرید ویرایش دهد یا اینکه باید محصول را حذف کرده و تمامی مراحل را از ابتدا انجام دهد؟
آیا او دوباره این مراحل را طی خواهد کرد؟
در این حالت کاربر شاید بتواند با تلاش دوباره از سایت شما خرید کند اما او با سختی برای خرید از سایت شما مواجه بوده است که ممکن است در دفعات بعد از سایت شما خرید نکند و و یا در همان حال از خرید از سایت شما منصرف شود.
بنابراین کاربرد پذیری به این معناست که یک فرد چطور میتواند کاری را که محصول شما برای آن ایجاد شده است را به راحتی و آسانی انجام دهد. و یا اینکه کاربران کارهایی را که با استفاده از محصول شما انجام میدهند را به آسانی انجام دهند.
اهمیت کاربرد پذیری در تجربه کاربری
اگر کاربران در استفاده از محصولی نتوانند به شیوهای آسان و کارآمد از محصول استفاده کنند و به هدف خود برسند تجربه کاربری خوبی را کسب نکرده و در نتیجه به دنبال راه دیگری برای دسترسی به هدف خود خواهند رفت. در واقع کاربرد پذیری خوب در زمانی اتفاق میافتد که یک کاربر در هنگام استفاده از محصول شما بتواند به راحتی و سریعترین روش و کمترین میزان خطا از محصول برای رفع نیاز خود استفاده کند در نهایت از اینکه از محصول شما استفاده کرده است احساس رضایت و تجربه کاربری خوب داشته باشد.
در نتیجه کاربرد پذیری به طور مستقیم در کسب تجربه کاربری خوب از کاربر نقش مهمی داشته و باعث بهبود رضایت کاربر، کاهش هزینهی تولید، کاهش هزینههای پشتیبانی و در نهایت فروش بیشتر و درآمد بیشتر شود.
اصول کاربرد پذیری محصول
تا به اینجا آموختیم که تجربه کاربری با کاربرد پذیری محصول یکی نیست بلکه کاربرد پذیری جزئی از تجربه کاربری است. آموزش تجربه کاربری در کاربرد پذیری محصول نقش موثری خواهد داشت. ما خدمات تجربه کاربری در شیراز را ارائه میکنیم، با ما در ارتباط باشید. کاربرد پذیری در UX مجموعه اصولی وجود دارد که باید آنها را در نظر گرفت و رعایت کرد که عبارتند از:
- یادگیری:
باید در نظر گرفت که وقتی یک کاربر برای اولین بار با محصول مواجه میشود. کار کردن با محصول چقدر برایش آسان خواهد بود.
- کارایی:
به این فکر کرد که وقتی کاربری کار کردن با محصول را آموخت با چه سرعتی میتواند کارهایش را به طور موثر انجام دهد.
- به یاد سپاری:
زمانی که کاربر پس از گذشت مدت زمانی از محصول استفاده نکرد و دوباره بخواهد از آن استفاده کند چقدر راحت و سریع میتواند شیوه استفاده از محصول را به خاطر بیاورد.
- خطاها:
کاربر در حین استفاده از محصول مرتکب چه مقدار خطا میشود. آیا میتواند خطاهای خود را اصلاح کند؟
- انعطاف پذیریی:
در نظر گرفت که محصول غیر از هدف اصلی در زمینههای دیگر نیز کاربرد دارد یا خیر.
- میزان رضایت:
در نهایت بررسی کرد که استفاده از محصول چقدر برای کاربر رضایت بخش بوده است.
سخن پایانی
در این مقاله آموختیم که استفاده صحیح از کاربرد پذیری در یک محصول سبب ایجاد رضایت و کسب تجربه کاربری خوب از محصول میشود. منظور از کاربرد پذیری این است که یک کاربر با چه سرعت میتواند به طور کارآمد به هدف خود در استفاده از محصول دست پیدا کند. برای کاربرد پذیری در تجربه کاربری باید اصولی از جمله، انعطاف پذیری، یادگیری و… را در نظر گرفت.